بحث بر سر اینکه سعدی گفته است بنی آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند، بحث تازهای نیست و استادان ادبیات و مصححان در گذشته دربارهاش نکاتی گفتهاند، ولی اینکه ناکارشناسان در شبکههای اجتماعی، هرازگاه، بر سر این موضوع بحث کنند و حتا کار به پافشاریِ دلبخواهی بکشد بر سر اینکه سعدی گفته است بنی آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند، اتفاقی بهنسبت تازه است. جوری هم سماجت میکنند که گویی آدمها هرگز نمیتوانستهاند و نمیتوانند اعضای یکدیگر باشند و فقط اجازه دارند اعضای یک پیکر باشند؛ اگر باشند!
از میان ادیبان و مصححان و نسخهشناسان، ظاهراً تنها کسی که معتقد بود بنی آدم اعضای یکدیگرند در اصل یک پیکرند بوده، سعید نفیسی است. دیگر استادان نامی همچون غلامحسین یوسفی، مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، محمدعلی فروغی، و نیز استادان سعدیشناس کنونی، با تکیه بر آنچه در همه نسخههای خطی کهن گلستان سعدی ثبت شده و نیز تحلیل واژگانی و معنای این شعر، تردید ندارند که سعدی گفته است بنی آدم اعضای یکدیگرند نه اعضای یک پیکرند.
با این حال نقل دو مطلب در این باره خالی از لطف نیست. مطلب اول استدلال سعید نفیسی است که ساز مخالف زده است به یک دلیل رسمالخطی که البته در این مورد قابل تکیه نیست، و نیز درک شخصی از مفهوم «اعضای یکدیگر» در این شعر که بهتعبیر برخی، درکی کودکانه است و بهتعبیر برخی دیگر، درکی امروزی از مفهوم اصطلاحی دیروزی.
و مطلب دوم سندی است ارزشمند از همروزگاران سعدی که در آن تعبیر «اعضای یکدیگر» به کار رفته و علاوهبر بحث نسخههای خطی، هرگونه استدلال معنایی و ذوقی از نوع استدلال سعید نفیسی را هم دربارهی نادرست بودنِ بنی آدم اعضای یکدیگرند باطل میکنه
از گوگله